یکصدوشصت سال پس از انتشار کتاب دورانساز داروین، تکامل دیگر «فقط یک نظریه» در کنار نظریههای دیگر نیست. هیچ دانشگاهی در جهان و ایران وجود ندارد که نظریهای جز تکامل را دربارۀ منشأ و تنوع گونهها تدریس کند و «نظریههای دیگر» عمدتا محدود به محافل غیردانشگاهی و غیرعلمی و در دانشگاهها نیز محدود به غیرزیستشناسان مانده است.
یکصدوشصت سال پس از انتشار کتاب دورانساز داروین، اکنون بحث نه بر سر نظریۀ تکامل بلکه بر سر انقلاب داروینی است که پس از انقلاب کوپرنیکی بزرگترین دستاورد بشر در تعیین جایگاه او در نظام کائنات است. همانطور که انقلاب کوپرنیکی باعث ابطال نظریۀ مرکزیت فیزیکی ما در کیهان شد، اتقلاب داروینی هم مشغول ابطال نظریۀ مرکزیت زیستیمان در مجموعۀ موجودات زنده است.
این انقلاب حتی در غرب نیز هنوز در جریان است و هضم نتایج آن به چند سده وقت نیاز دارد. مهمترینِ این نتایج، اول قبول «غیرضرروی بودن» (contingency) وجودمان و دوم قبول «پیوستگی» (continuity) آن با دیگر موجودات زنده است. غیرضروری بودن یعنی اینکه وجود ما نتیجۀ اتفاقات تکاملی است و اگر زمان به عقب بازمیگشت و تکامل دوباره اتفاق میافتاد، معلوم نبود ما نیز دوباره ازجملۀ محصولات آن باشیم. پیوستگی نیز یعنی تفاوت ما با موجودات زندۀ دیگر تفاوتی ماهوی و کیفی نیست. ما تنها کمی از موجودات زندۀ دیگر پیچیدهتریم.
اینها اما نتایجی نیستند که همه با آن موافق باشند یا بتوانند بهآسانی هضم کنند. حتی سازگار کردن باورهای دینی با این نتایج نیازمند شناخت نظریۀ تکامل و انقلاب داروینی حاصل از آن است.
استلزامات نظرۀ تکامل سالهاست که دیگر محدود به زیستشناسی تکاملی نمانده و اکنون مباحثی مانند بیوشیمی تکاملی، باستانشناسی تکاملی، علوم سیاسی تکاملی، روانشناسی تکاملی، جامعهشناسی تکاملی، پزشکی تکاملی، فلسفۀ تکاملی، انسانشناسی تکاملی، زیباییشناسی تکاملی، اقتصاد تکاملی، دینشناسی تکاملی، اسطورهشناسی عصبی ـ تکاملی، زبانشناسی تکاملی، آواشناسی تکاملی و موسیقیشناسی تکاملی تنها بخشی از نتایج ورود تکامل به عرصههای شناخت بشری است. اگر ما، مثل همۀ جانداران، محصول فرایند تکامل (تکامل زیستی و تکامل فرهنگی) باشیم، هر چیز مربوط به ما نیز محصول فرایند تکامل است و باید اول از این منظر به آن نگریسته شود. تکامل حتی محدود به عرصۀ شناخت نیز نمانده و در عرصههای فناوری و خلاقیت نیز الهامبخش بوده است؛ برنامهنویسی تکاملی، رایانش تکاملی، روباتیک تکاملی، هنر تکاملی (بهویژه موسیقی تکاملی) و نقد ادبی داروینی نمونههایی از این دستاند.
مجموعۀ «مطالعات تکامل» بر آن است با فراهم آوردن متون کلاسیک و غیرکلاسیک در همۀ مباحث تکاملی، گامی کوچک در راه شناخت انقلاب داروینی و نتایج و استلزامات آن بردارد و کمک کند ما نسبت خود را با این انقلاب علمی هرچه روشنتر کنیم. بررسی و پژوهش در تاریخ نظریۀ تکامل و تاریخ مواجهۀ ما با این نظریه و نیز احیای میراث فرهنگی و علمی ما در این زمینه گام کوچک دیگری است در این راستا که در مجموعۀ «مطالعات تکامل» به آن خواهیم پرداخت.
نظریۀ تکامل نه حرف آخر است و نه حقیقت محض. نظریۀ تکامل موفقترین نظریه در تبیین چگونگی پیدایش جانداران و ما است که تاکنون ارائه و از سوی جامعۀ علمی پذیرفته شده است و همین کافی است مجموعهای را در نشر کرگدن به آن اختصاص دهیم.
در حال نمایش 5 نتیجه