دسته: ایران‌پژوهی

یادداشت دبیر مجموعه (مصطفی مهرآیین)

امروزه وجود واقعیتی «عینی» به نام «ایران» را می‌توان به‌آسانی حس کرد. ایرانِ عینیت‌یافته کشوری است با مرزهای جغرافیایی نسبتاً مشخص، جمعیتی معین و نظمی اجتماعی که در آن پدیده‌هایی همچون تولد، کودکی، جوانی، عشق، خرید، گشت‌وگذار، تولید، مصرف، خیابان‌گردی، خانواده، تربیت کودکان، کار، فقر، دانشگاه، ازدواج، ورزش، استادیوم، راه، ماشین، کامپیوتر، موبایل، اینترنت و … از موجودیت‌هایی عینی برخوردارند.
بااین‌حال، دنیای نمادها و نشانه‌ها یا به‌طور کلی «زبان» تنها مجرای موجود و دردسترس برای پیوند زدن انسان ایرانی با این جهان عینی است. به عبارت دیگر، زبان تنها مجرای ما انسانها برای دستیابی به جهان عینیِ انباشته از واقعیت‌های زندگی است. آنچه گفتیم، به تعبیر برگر و لا   کمن، دو جامعه‌شناس برجسته، بدان معناست که واقعیت صرفاً امری بیرونی نیست که «آنجا» قرار داشته باشد، بلکه توسط زبان و روایت‌های زبانی ما از آن ساخته می‌شود. در این معنا، ا   گرچه جهان وجود دارد، اما ما انسان‌ها همواره با نقش‌های از جهان روبه‌روییم و طبق همان نقشه جهان را می‌فهمیم و با آن تعامل می‌کنیم. زبانی که ما به‌واسطۀ آن جهان را می‌سازیم و آن را دسترس‌پذیر می‌کنیم، البته، در یک سطح عمل نمی‌کند. این زبان، به باور برگر و لا   کمن، از بنیادی‌ترین سطح یعنی سطح «توضیحات» یا همان سطح واژگان و مفاهیم اولیه برای نظم بخشیدن به اشیا، رویدادها و افراد و جای دادن آنها درون طبقه‌بندی‌های متفاوت آغاز می‌شود و تا بالاترین سطح یعنی «قلمروها یا دنیاهای نمادین» که مرکب از سنت‌های نظری دقیق‌تر، علوم متفاوت، فلسفه‌ها، نظام‌های هنری، گفتمان‌های ادبی و باورهای مذهبی است ادامه می‌یابد.
زبانِ پژوهش علمی، چنانکه برگر و لا   کمن به آن اشاره می‌کنند، از مهم‌ترین قلمروهای نمادین است که به روایت ما از جهان اجتماعی و زندگی انسانی و ابعاد متفاوت آن شکل می‌بخشد. درنتیجه، ا   گرچه واقعیت «عینیِ» ایران قابل‌لمس و مشاهده است، تحقیقات مربوط به ایران که مجموع آنها را می‌توان «ایران‌پژوهی» نامید از مهم‌ترین دنیاهای نمادینی‌اند که به روایت ما از جامعۀ ایران شکل می‌بخشند و اصولاً وجود جامعۀ ایران را برای ما ممکن می‌سازند. به عبارت دیگر، زبان پژوهش علمی دربارۀ ایران این قابلیت را دارد که میانجی فهم ما از جامعۀ ایران و تحولات آن باشد و به‌عنوان عنصری فرهنگی‌ـ‌اجتماعی ما را به عمق لایه‌های حیات اجتماعی‌مان ببرد و درکی نسبتاً عمیق از وضعیت این جامعه به ما عرضه کند. درواقع، روایت‌های حاصل از مطالعات ایران‌پژوهی ازجمله مهم‌ترین روایت‌هایی‌اند که در شکل‌دهی به سوبژکتیویته‌های فردی و جمعی ما تأثیرگذارند.
امروزه، از یک سو، به‌واسطۀ وجود گروه‌های علمی «ایران‌شناسی» در دانشگاه‌های سراسر جهان و، از سوی دیگر، به دلیل وجود تعداد نسبتاً زیاد محققان علاقه‌مند به پژوهش دربارۀ جامعۀ ایران، با حجم انبوهی از تحقیقات با موضوع جامعۀ ایران و ابعاد متفاوت آن روبه‌روییم که آشنایی با آنها می‌تواند ما را قادر به دیدن لایه‌های پنهان تاریخ این جامعه و امیدهای نهفته در آن کند. این تحقیقات با عمیق‌تر کردن دانش نظری و روش‌شناختی ما از اَشکال متفاوت پژوهش دربارۀ جامعۀ ایران، می‌تواند مانع انجام پژوهش‌هایی ضعیف و فاقد کیفیت در دانشگاه‌ها و مرا   کز تحقیقاتی ما شود.
امید است در مجموعۀ «ایران‌پژوهی» بتوانیم با انتشار پژوهش‌های مربوط به ایران به غنای دانش جامعۀ علمی از آنچه نام «ایران» بر خود دارد، کمک کنیم. از همۀ محققان و مترجمان ایران‌پژوه درخواست می‌کنیم ترجمه‌ها و تألیف‌های خود را در اختیار این مجموعه قرار دهند تا با انتشار آنها هدف این مجموعه یعنی «بازسازی گفتمانیِ مفهوم ایران» ممکن شود.